سلام میخوام امروز ثابت کنم که قلب بچه ها چقد پاکه .
خب داستان ازاون جایی شروع میشه که پارسالروز سی ویک شهریور-ظهر- موقع ناهار داشتیم باهم بحث میکردیمکه برای رقیه [خواهرم] کیف بخریم یانه!وطبق معمول استعلاک بابای عزیز بیشترازدرآمدش شده بود وما هم بی خبرازاین قضیه نبودیم. خلاصه بحث بالاگرفت و تصمیم گرفتیم که کیف نخریم و دیگه خواهرم خیلی نالاحت شده بود ازته دلش گفت : کاش یکی میومد درخونه ی مارو میزد ومیگفت این کیف هدیه ی شماست. درهمون حال که داشت اینارو میگفت یکی درخونمون رو زد وگفت:
بیاید بستتون رو ببرید از طرف نورالهدی [من ازطرف مدرسه ی امام رضا (ع) واحد 12 بااین موسسه که مال حرم مطهررضویه آشناشدم و اسم نویسی کرده بودم]اومده.
بابام رفت و بسته رو آورد ووقتی خواهرم بسته رو بازکرد دید توی بسته یه کیفه و توی اون کیفه هم لوازم تحریره. آقا خواهرم مونده بود بخنده یاگریه کنه[البته از شوقی که داشت زبونش گرفت ونتونست ناهارش رو بخوره].
حالا توی دل من یه ولوله ای بودکه نگو.هی باخودم میگفتم: نیگاامام رضا (ع) مارو فراموش نکرده.واقعا کادوی خوبی بود وبه موقع به دستمون رسید.
دریافت عنوان: صلوات خاصه امام رضا(ع) حجم: 1.04 مگابایت توضیحات: باصدای مرحوم استادانصاریان
امام مهربانم ،میدانم که اگر هیچ کس روی زمین، هوای مرانداشته باشد ؛
توتنها کسی هستی که هوای من و خانواده ام راداری
و هیچ وقت ماراازلطف و رحمت بی نظیرخود بی بهره نمیگذاری.
ازتومیخواهم که امسال و سالهای بعد مرادرزیر سایه ی لطف وکرمت نگاه داری.