بی پروا آمدی
در سکوت و آرام
تو را انتهای دلواپسی هایم
دیده بودم
ای خسته از سفر
با حضورت چه ارمغان آورده ای؟
سلام خدمت همگی عزیزانی که یک سال پیش باهشون خیلی انس گرفته بودم.
من رو ببخشید. از پارسال تا حالا خیلی اتفاقات جورواجور واسم افتاد.
البته بگم واسه من به تنهایی این اتفاقات نیفتاد.
یه جورایی من رو تحت تاثیر خودشون با خودشون به سفر بردن.
این سفر باعث شد که من بیشتر درون گرا بشم و توی خودم باشم.
باورم نمی شد که بعد از بابابزرگم، مامان بزرگم هم خانواده مون رو ول کنه و بره.
توی تابستون امسال خیلی گربه کردم. این گریه‌ها توی سه ماه پیش امونم نمی داد.
برای اینکه از این حالت در بیام، این تصمیم رو گرفتم که برم سرکار.
الان هم میرم سرکار و می خوام انقدر کار کنم که یادم بره هرچی حال بد رو که داشتم و به سرم اومده.
اگه گفتین اسم سایتی که روش دارم کار می کنم، چیه؟
