سه پاییز دریک سال

یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ یا مَنْ یَجْعَلُ الشِّفاءَ فیما یَشاءُ مِنَ الاْشْیاءِ

طبیعت گیسوان نارنج گونم، وارد پاییز شده اند...تک به تک وبی صدا برسینه ی بالشتم می ریزند.
من تنها پاییز کوچک این خانه نیستم!
مادر و پدرم نیز بامن پاییز شده اند.آنها درمقابل چشمان بی هیاهوی من ، بهاراند اما در درون خودشان ،پاییزی دارند که هوایش ابری است.
پاییز من بی صداست اماریزش برگ دارد.پاییز من درد دارد. پاییز من با بستر،هم آغوش شده.
من پاییزم اما برگ هایم، تک به تک و بی صدا برسینه ی بالشتم می ریزند.

#فائزه_حسین زاده